اندیکاسیون های PGD تاکنون از PGD در موارد سقط مکرر، سیکل های ناموفق لقاح خارج رحمی (IVF) (بیشتر از ۲ بار)، ناباروری با علت ناشناخته سن بالای مادر، ناباروری با عامل مردانه، سابقه بارداری یا تولد کودک غیر طبیعی از لحاظ کروموزومی، سابقه خانوادگی بیماری کروموزومی ساختاری، سابقه خانوادگی بیماری وابسته به X و اختلالات ژنتیکی ارثی استفاده شده است.
در حال حاضر، به طور عمده انجام PGD برای موارد ذیل مطرح است:
زوج هایی که خطر بالایی برای انتقال یک بیماری ارثی به فرزند را دارند. این بیماری می تواند یک اختلال تک ژنی (اتوزومال مغلوب، اتوزومال غالب و یا اختلالات وابسته به X) و یا یک اختلال ساختاری کروموزومی (مانند جابجایی متوازن) باشد.عموما، این زوجها با تشخیص پیش از تولد و متعاقبا با ختم انتخابی بارداری، به دلایل اخلاقی یا مذهبی و یا به دلیل اینکه قبلا چند سقط جنین را تجربه کرده اند، مخالفت می کنند. هم چنین، زوج های ناباروری وجود دارند که ناقل یک بیماری ارثی بوده و انجام PGD را به راحتی همراه با درمان IVF خود می پذیرند.
زوج هایی که تحت درمان IVF بوده و جنین آنها جهت بررسی آنوپلوئیدی های کروموزومی تحت غربالگری (PGS) قرار می گیرد تا شانس آنها برای بارداری افزایش یابد. موارد ضروری PGS عبارتند از سن بالای مادر، سابقه سقط مکرر یا لانه گزینی ناموفق مکرر. این روش برای بیماران مبتلا به آزواسپرمی انسدادی و غیر انسدادی نیز توصیه شده است.
امروزه، PGD برای تعداد زیادی از اختلالات تک ژنی در دسترس و قابل انجام است. اختلالات اتوزومی مغلوب شایعی که با این روش تشخیص داده می شوند شامل فیبروز کیستیک، بتا تالاسمی ، بیماری سلول داسی شکل و آتروفی عضلانی نخاعی نوع ۱ می باشند. شایع ترین بیماری های اتوزومی غالب نیز دیستروفی میوتونیک ، بیماری هانتینگتون و شار کوت-ماری-توث نوع A۱ هستند؛ و در مورد بیماری های وابسته به X، بیشتر تشخیص ها برای سندرم X شکننده هموفیلی A و دیستروفی عضلانی دوشن صورت می گیرد.
در مواردی بسیار نادر، برخی از مراکز، انجام PGD برای اختلالات میتوکندری یا دو عارضه همزمان را گزارش کرده اند. در مورد ناهنجاری های کروموزومی، PGD عمدتا برای جابه جایی های دوطرفه و روبرتسونی انجام می شود، و موارد اندکی نیز برای اختلالات دیگر مانند وارونگی ها یا حذف های کروموزومی انجام شده است. غربالگری آنوپلوئیدی احتمالا رایج ترین مورد برای انجام PGD بوده و به طور عمده برای زوج های تحت درمان با IVF به دلیل سن بالای مادر، و نیز برای بیماران با IVF ناموفق مکرر پیشنهاد می گردد.
اصلی که در پشت این موضوع نهفته است، آن است که چون ناهنجاری های کروموزومی عددی بسیاری از موارد سقط را موجب می شوند، و بخش بزرگی از جنین ها آنیوپلویید هستند، جایگزینی انتخابی جنین های پوپلویید باید شانس درمان IVF موفق را افزایش دهد. مطالعات مختلف نشان داده اند که PGS میزان لانه گزینی را افزایش می دهد و میزان سقط های خودبخودی را کاهش می دهد، البته هنوز مطالعات تصادفی کنترل شده زیادی لازم است تا تاثیر واقعی این تکنیک در حالت های مختلف ارزیابی شود.
گروه دیگر از موارد ضروری PGD را نیز می توان تعریف کرد که شامل تمام موارد اخلاقی دشوار است. برای مثال این موارد شامل تعیین نوع HLA جنین است، به این منظور که کودک حاصل بتواند اهدا کننده سلول های بنیادی خون بند ناف برای برادر یا خواهر بیمارش باشد. Verlinsky و همکاران اولین نمونه از چنین موردی را در سال ۲۰۰۱ گزارش کردند. در عین حال، تعیین نوع HLA در پنج کشور شامل ایالات متحده آمریکا، ایتالیا، ترکیه، بلژیک و استرالیا به یک مورد مهم PGD تبدیل شده است.
تطابق HLA را می توان با تشخیص بیماری های تک ژنی مانند کم خونی فانکونی و یا بتا تالاسمی در مواردی که خواهر و برادر به این بیماری مبتلا است ترکیب نمود، و یا می توان آن را به تنهایی برای مواردی مانند کودکان مبتلا به لوسمی انجام داد. مسئله اخلاقی اصلی در برابر این کاربردها، نگاه ابزاری به کودک می باشد، اگر چه برخی از نویسندگان معتقدند که اخلاق در این حالت نقض نمی شود، زیرا این کودک در این حالت نه تنها یک اهدا کننده می باشد، بلکه یک فرد دوست داشتنی در درون خانواده خواهد بود.
یکی دیگر از موارد دشوار، انجام روش PGD بدون افشاگری برای بیماری هانتینگتون است. این مربوط به مواردی است که در آن بیماران نمی خواهند وضعیت ناقلی خود را بدانند اما می خواهند فرزندان سالمی هم داشته باشند. این روش می تواند پزشکان را در شرایط دشواری قرار دهد، به عنوان مثال زمانی که هیچ جنینی برای انتقال در دسترس نیست و باید یک انتقال ساختگی انجام گیرد تا بیمار گمان نبرد که ناقل است و عدم وجود جنین در واقع به این دلیل است که همه جنین ها به بیماری مبتلا هستند.
قانون امور اخلاقی ESHRE در حال حاضر استفاده از تست استثناسازی را توصیه می کند. مبنای تست استثناسازی، بررسی پیوستگی با مارکرهای پلی مورفیک می باشد که در آن منشأ کروموزوم در والدین و دو نسل قبل تعیین می گردد. به این ترتیب، تنها جنین هایی منتقل می شوند که دارای کروموزوم به دست آمده از پدربزرگ یا مادربزرگ مبتلا نیستند، و بنابراین دیگر نیازی به شناسایی جهش نیز نخواهد بود. یک کاربرد جدیدتر PGD برای تشخیص بیماری های دیر بروز و سندرم های استعداد سرطان می باشد.
می توان اینگونه استدلال کرد که PGD برای بیماری های دیر-بروز غیر اخلاقی است زیرا افراد تا زمان شروع بیماری یعنی معمولا تا دهه چهارم زندگی سالم باقی می مانند. از سوی دیگر، احتمال بالا و یا اطمینان در مورد بروز برخی اختلالات، و طبیعت غیر قابل درمان آنها می تواند به یک زندگی پر استرس، انتظار برای ظهور اولین علائم و انتظار برای مرگ زودهنگام منجر شود. این یک واقعیت است که اگر چه PGD اغلب به عنوان یک شکل زودهنگام از تشخیص پیش از تولد در نظر گرفته می شود، ولی ماهیت درخواست برای PGD اغلب از درخواست تشخیص پیش از تولد متفاوت است. برخی از موارد که به طور گسترده برای PGD پذیرفته می شوند و قبلا ذکر شدند، برای تشخیص پیش از تولد قابل قبول نیستند.
غربالگری ژنتیکی پیش از لانه گزینی (PGS به طور چشمگیر احتمال بارداری IVF موفق در زوج هایی که شکست IVF های قبلی آنها غیر قابل توضیح باقی مانده است را بهبود می بخشد. برآورد شده است که بیش از نیمی از موارد IVF ناموفق با مشکلات آشکار در “کیفیت” جنین، قابل توجیه نیستند. با این حال، برای بسیاری از زوج ها این آمار کاملا گمراه کننده است. اکثر مراکز IVF برای تمایز جنین “خوب” یا “کیفیت بالا از آنهایی که کیفیت کمتری دارند، ظاهر جنین را ملاک قرار می دهند.
به طور کلی، جنین را زمانی “خوب” می دانند که تعداد مناسبی از تقسیمات سلولی را در یک زمان معین در چرخه رشد خود نشان دهند، سلول های جنین دارای اندازه یکسان باشند و قطعات سلولی که ممکن است نشانه اختلال در پیشرفت رشد جنین باشند دیده نشود. اما پیشرفت های اخیر نشان داده اند که حتی جنین هایی که بر اساس ظاهر “طبیعی” و یا “عالی” در زیر میکروسکوپ، بیشترین امتیاز را از متخصص جنین شناس می گیرند، در واقع ممکن است غیر طبیعی باشند و قادر به ایجاد بارداری نباشند. این امر موجب شد تا تشخیص ژنتیکی پیش از لانه گزینی (PGD به ابزارهای در دسترس متخصصین جنین شناس در آزمایشگاه IVF اضافه شود.
PGD پزشکان و دانشمندان را برای همیشه قادر ساخته است تا قبل از پیدایش شکل ظاهری جنین، آن را معاینه کنند. با ابزارهای جدید ژنتیکی می توان با بررسی ژنتیک جنین از انتخاب جنین هایی که از لحاظ ظاهری کیفیت مناسبی دارند ولی حامل یک وضعیت ژنتیکی هستند که آنها را تبدیل به گزینه ای ضعیف برای ایجاد یک بارداری سالم می نماید، پیشگیری کرد. بعضی از مطالعات نشان داده اند که جنین هایی که ممکن است بر اساس ظاهرشان در رده پایین تر از بهینه طبقه بندی شوند و برای انتقال به مادر انتخاب نشوند در واقع بهترین کیفیت را داشته باشند و در مقایسه با جنینی که می توانست بدون استفاده از ابزار جدید PGD انتخاب شود دارای ده یا بیست برابر شانس بیشتری برای تولید یک بارداری سالم باشد.
اینکه کیفیت یک جنین را باید در جایی عمیق تر از سطح پوست آن جستجو کرد در حال حاضر توسط علم تایید شده است. هم چنین این روش برای اولین بار، تردید محققان IVF در این مورد که مشاهده و درجه بندی ظاهر جنین ممکن است قادر به ارائه اطلاعات قابل اعتمادی برای بیماران با IVF ناموفق نباشد را تاکید کرده است. PGD برای بیماران مبتلا به ناباروری با علت ناشناخته، سقط مکرر، درمان IVF ناموفق، سن بالای مادر، و یا ناباروری با علل مردانه مفید است.
در این موارد محتمل ترین علت، یک ناهنجاری کروموزومی است. ناهنجاری های کروموزومی شامل آنوپلوئیدی و ناهنجاری های ساختاری می باشند. آنوپلوئیدی شایعترین اختلال کروموزومی است که می تواند در تخمک و اسپرم رخ دهد. ناهنجاری های ساختاری شامل جابه جایی، وارونگی و حذف ها و اضافه ها هستند. ناهنجاری های کروموزومی ساختاری نیز می توانند در تخمک و اسپرم رخ دهند. انتقال یک اختلال کروموزومی به جنین می تواند منجر به کاهش شانس لانه گزینی، سقط جنین با تولد نوزاد با یک اختلال ژنتیکی شود.
سقط مکرر (که به عنوان سه یا تعداد بیشتری سقط پشت سر هم در سه ماهه اول بارداری، تعریف می شود) حدود یک درصد از جمعیت انسانی را تحت تاثیر قرار می دهد. در ارزیابی این بیماران ابتدا باید وجود علل ژنتیکی، آناتومیک، غدد درون ریز و علل ایمونولوژیک بررسی و رد شود. بسیاری از پزشکان برای اختلالات ژنتیکی لخته شدن خون نیز تست می گیرند، اگرچه ضرورت این تست مورد بحث است. معاینه پزشکی سقط خود به خودی مکرر از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما به طور معمول شامل یک معاینه فیزیکی؛ سونوگرافی لگن، هیستروسالپنگوگرافی یا هیستروسونوگرافی با سالین برای ارزیابی رحم؛ شمارش کامل سلول های خون؛ تست تیروتروپین ، آنتی بادیهای ضد تیروئید، پرولاکتین، ضد انعقاد لوپوسی، ضدکاردیوليين و آنتی بادی های ضد فسفاتیدیل سرین؛ کاریوتیپ (بررسی کروموزومی) هر دو والد؛ و احتمالا بیوپسی آندومتر (بیوپسی از پوشش داخلی رحم) و غربالگری برای اختلالات ژنتیکی لخته شدن خون است.
حدود ۸-۵ درصد از زوج های دارای سابقه سقط مکرر، کاریوتیپ غیر طبیعی دارند و معمولا دچار یک جابجایی متوازنه هستند. جابجایی متوازن به باز آرایی کروموزوم ها در یک فرد گفته می شود که به طور قابل توجهی خطر تولید تخمک و یا اسپرم غیر طبیعی را در فرد افزایش می دهد و منجر به افزایش خطر سقط جنین و نقص های بدو تولد می گردد. PGD برای زوج های حامل جابجایی متوازن قابل انجام استو به آنها اجازه می دهد تا تنها جنین متوازن از لحاظ کروموزومی را انتقال دهند، در نتیجه خطر سقط جنین کاهش می یابد.
استفاده از PGD در مورد جابه جایی ها از لحاظ فنی پیچیده تر از موارد آنوپلوئیدی است. بیماران حامل جابجایی باید به یک مشاور ژنتیک مراجعه کنند تا گزینه های خود را بررسی نمایند. اگر زوج ها خواهان انجام PGD شوند، می توان آنها را به یک مرکز دارای تجربه انجام این تست، ارجاع داد. زوج های بارور که سقط های مکرر دارند باید برای وجود یک ناهنجاری کروموزومی مورد معاینه قرار گیرند. یکی از زوجین ممکن است ناقل یک جابجایی متوازن بوده و یا یک موزاییک آنیوپلوئید باشد.
حتی پس از انجام یک تست کامل، هیچ علت قابل شناسایی خاصی برای سقط جنین در بسیاری از زوج ها یافت نمی شود و به همین دلیل هیچ گزینه درمان استانداردی وجود ندارد. بدون درمان زوج های با سقط مکرر، بسته به تعداد سقط های قبلی و اینکه آیا قبلا حاملگی طبیعی داشته اند، ۵۵ تا ۷۰درصد شانس برای یک تولد زنده موفق دارند. بنابراین، مدیریت شرایط با پیگیری (بدون درمان با مداخله) یک گزینه معقول برای این بیماران است. برای زوج های مایل به یک رویکرد تهاجمی تر، برای کاهش قابل توجه خطر سقط (بیش از ۵۰ درصد) در سه ماهه اول ناشی از تعداد غیر طبیعی کروموزوم، می توان PGD را ارائه داد.
لقاح آزمایشگاهی (IVF) اغلب زوج نابارور را قادر می سازد تا بارداری موفقی داشته باشند. برخی از زوج ها، حتی پس از دوره های های IVF متعدد، موفق به بارداری نمی شوند. برخی از موارد شکست در مان، ناشی از انتقال جنین با ناهنجاری های کروموزومی است. PGD جهت شناسایی آنوپلوئیدی احتمال یک ناهنجاری کروموزومی در حاملگی آینده را به حداقل می رساند و شانس دستیابی به یک حاملگی موفق را افزایش می دهد.
محتمل ترین علت ناباروری با علت ناشناخته، یک ناهنجاری کروموزومی است. یکی از زوجین ممکن است ناقل یک بوده و یا یک موزاییک آنیوپلویید باشد.
زنان با سنین بالا (۳۷ سال و بیشتر در معرض خطر بالاتری برای بارداری جنین های آنیوپلویید، لانه گزینی ناموفق، افزایش خطر سقط و یا تولد کودک با اختلال کروموزومی (به عنوان مثال سندرم داون) هستند. چون در هنگام تولد نوزاد مونث تخمک سازی به پایان رسیده است ممکن است کروموزوم های تخمک پس از طی سال ها، تقسیم نادرستی داشته باشند و در نتیجه سلول های حاصل از لقاح این تخمک ها تعداد کروموزوم های بیشتر و یا کمتری خواهند داشت.
هم چنین آنوپلوئیدی، یک دلیل عمده برای کاهش باروری با افزایش سن نیز به شمار می رود. مطالعات متعدد نشان داده است که حدود ۷۰ درصد از جنین ها در زنانی که سن بالا دارند ممکن است آنیوپلویید باشند. برای زنان در سن ۳۷ سال و بالاتر که تحت درمان در سیکل های IVF هستند، انجام PGD، با تشخیص آنوپلوئیدی به طور قابل توجهی میزان بارداری را بهبود و میزان سقط جنین را کاهش می دهد. هم چنین اگر زنی شش یا تعداد بیشتری جنین با کیفیت خوب داشته باشد، شانس بارداری با ناهنجاری کروموزومی نیز کاهش می یابد.
حدود نیمی از ناباروری ها به اختلالات اسپرم مربوط می شوند. بسیاری از اختلالات اسپرم از یک اختلال کروموزومی مانند آنوپلوئیدی یا ناهنجاری ساختاری کروموزوم ناشی می شوند. مردان ناقل یک کروموزوم با جابجایی متوازن، در معرض خطر تولید اسپرم با ناهنجاری ساختاری کروموزومی هستند. مطالعات متعدد نشان داده است که حدود ۳ تا ۸ درصد از اسپرم های مردان سالم و بارور، آنیوپلویید بوده و ۲۷-۷۴ درصد از اسپرم های مردان دچار ناباروری شدید آنیوپلویید می باشند. در ناباروری با عامل مردانه باید پیش از IVF بررسی کروموزومی اسپرم مرد مورد توجه قرار گیرد.
در موارد سابقه بارداری یا تولد کودک مبتلا به یک ناهنجاری کروموزومی و یا سابقه خانوادگی ابتلا به عوارض ساختاری کروموزومی، انجام PGD می تواند خطر اختلالات خاصی را در بارداری بعدی کاهش دهد. این روش می تواند گاهی جایگزینی مناسب برای CVS یا آمنیوسنتز باشد، زیرا می تواند از ختم یک بارداری غیر طبیعی جلوگیری کند.
اختلالات ناشی از به ارث رسیدن یک ژن معیوب را بیماری یا اختلال تک ژنی می نامند. بیماری های تک ژنی به دو دسته اصلی تقسیم می شوند. یک دسته اول، بیماری های مغلوب هستند که هیچ علامتی ایجاد نمی کنند مگر اینکه یک نسخه معیوب از ژن توسط هر دو والد به فرزند منتقل شود. دسته دوم شامل اختلالاتی است که غالب نامیده شده و برای بروز بیماری فقط به توارث یک نسخه معیوب از ژن نیاز است. صدها بیماری مختلف تک ژنی، که ناشی از نقص در صدها ژن گوناگون هستند، شناسایی شده اند. بیشتر این اختلالات بسیار نادر می باشند. با این حال تعدادی از آنها نسبتا شایع اند. بیماری های تک ژنی مغلوب معروف عبارتند از فیبروز کیستیک، کم خونی داسی شکل و بیماری تی ساکس، و بیماری های دیستروفی میوتونیک و سندرم مارفان که غالب هستند.
منبع: کتاب رویکردهای بالینی ناباروری در بیولوژی تولید مثل
همچنین بخوانید: